عشق انسانی همچنانکه گفتیم حیات است و زندگی ، اطاعت آور است و پیروساز 

 و این عشق است که عاشق را هم شکل با معشوق قرار می‏دهد و وی می‏کوشد تا

 جلوه‏ای از معشوق باشد و کپیه‏ای از روشهای او، همچنانکه خواجه نصیرالدین طوسی

 در شرح اشارات بوعلی می‏گوید :

 " عشق نفسانی آنست که مبدأش همرنگی ذاتی عاشق و معشوق است ، بیشتر اهتمام عاشق به روشهای معشوق و آثاری است که از نفس وی صادر می‏گردد.

این عشق است که نفس را نرم و پرشوق و وجد قرار می‏دهد ، رقتی ایجادمی‏کند که

 عاشق را از آلودگیهای دنیائی بیزار می‏گرداند ".

محبت به سوی مشابهت و مشاکلت می‏راند و قدرت آن سبب می‏شود که محب

‏به شکل محبوب درآید . محبت مانند سیم برقی است که از وجود محبوب به محب وصل

 گردد ، و صفات محبوب را به وی منتقل سازد . و اینجاست که انتخاب محبوب اهمیت

 اساسی دارد . لهذا اسلام در موضوع دوستیابی و اتخاذ صدیق بسیار اهتمام ورزیده و

 در این زمینه آیات و روایاتی بسیار وارد شده است ، زیرا دوستی همرنگ ساز است و زیباساز و غفلت آور ، آنجا که پرتوافکند عیب را هنر می‏بیند و خار را گل و یاسمن.


دوست داشتن از عشق بهتر است

 

   "دکتر علی شریعتی"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد